×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

خسته دل

هر چه می خواهد دل تنگ بگو

× دل نوشته
×

آدرس وبلاگ من

sheida.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/sheidaf1

برای آخرین بار

بعد از چند سال همدیگر را دیدیم. انگار نه انگار که یه روزی روزگاری زن و شوهر بودیم . مثل غریبه ها از کنار هم رد شدیم اما نه از غریبه ها هم بدتر. گاهی غریبه ها به همدیگر سلام می کنند اما ما... ناراحت نیستم

نه که این که نباشم ، هستم ولی نه به خاطر جدایی . به خاطر این که چرا باهاش ازدواج کردم؟! به خاطر این که چرا عشق پاکم را به پایش ریختم . او لیاقت عشق من را نداشت
به قول بابام �خلایق هر چه لایق � لیاقتش همان زنهای همه کاره ای هستند که زیر دست و پای همه می افتند نه منی که با تمام وجود ... بی خیال نمی خواهم بهش فکر کنم ولی نمی دانم چیکار کنم که دیدم عوض بشود فکر می کنم همه ی مردها خیانت کارند همه مردهای مثلا مهربان که خانمشون را با اصرار و مهر و محبت می فرستند مسافرت و بعد اتاق خواب خانه و تختخواب جهیزیه خانمش می شود جای ... دردناک ولی من این منظره را دیدم فقط یه مدت کوتاه بعد از ازدواجم بود که از مدرسه برگشتم خانه . شوهرم فکر کرده بود می روم خانه بابام واسه همین واسه خودش سوری به پا کرده بود آن هم چه سوری!!! یک کثافت خیابانی که حداقل 35 سالش بود با شوهرآشغال خورم، توی خانه بودند خانه ای که کادوی عروسیم بود و توی اتاق خواب من ، روی تخت جهیزیه ی من ... خدا شکرت که زود همه چیز تمام شد زودتر از آن چیزی که اتفاقی برایم بیفتد و یا هویتم تغییر کند. خداجون شکر
دوشنبه 1 تیر 1388 - 2:23:56 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
آمار وبلاگ

79684 بازدید

35 بازدید امروز

4 بازدید دیروز

54 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements